فرشتگان پنهان تاروت-TAROT ANGELS

وقتی از فرشتگان در چهارچوب تاروت و دانش کیهانی سخن می‌گوییم، از موجوداتی با بال و شمایل انسانی که در باورهمه است فراتر می‌رویم. در این نگاه، فرشتگان تجلی‌های زنده و هوشمند قوانین بنیادین کیهان هستند. هر فرشته، مانند یک “برنامهٔ کامپیوتری” بسیار پیشرفته و در عین حال آگاه، مسئول اجرا و نگهداری یک اصل خاص در هستی است. برای مثال، همان‌طور که قانون جاذبه بر اجسام اثر می‌گذارد، فرشته ای که با انرژی شفابخشی مرتبط است، یک میدان انرژی هوشمند است که وقتی با آن هم‌ رزونانس – هم فرکانس -شویم، امکان ترمیم و بازسازی را در سطوح مختلف وجودمان را فراهم می‌کند. این نیروها “خوب” یا “بد” نیستند؛ آنها کارکردی دارند. انرژی یک تیغ جراحی می‌تواند هم نجات‌بخش باشد و هم آسیب‌زننده؛ این به قصد و آگاهی کاربر بستگی دارد. فرشتگان به عنوان نیروهای کیهانی نیز دقیقاً چنین هستند: ابزارهایی خنثی اما هوشمند که در خدمت رشد و تعادل کلی کیهان عمل می‌کنند.

این درک و شناخت از فرشتگان، ارتباط با فرشتگان را به یک فرآیند عملی و قابل آزمون تبدیل می‌کند، نه یک باور دینی. شما برای بهره‌مند شدن از قانون اصطکاک نیازی به “ایمان” ندارید، فقط باید نحوهٔ کار با آن را بدانید. به همین ترتیب، برای همکاری با فرشتهٔ مرتبط با کارت های تاروت ،مثلا کارت “استقامت که اوریل-Uriel-” ، کافی است قصد خود را برای هم‌ رزونانس با انرژی “شجاعت ” تنظیم کنید. این ارتباط یک همکاری آگاهانه است. شما با این نیروهای کیهانی وارد گفت‌وگو می‌شوید؛ درخواست می‌کنید، نشانه دریافت می‌کنید و نتایج را در زندگی واقعی مشاهده می‌کنید. این رابطه، شخصی و مستقیم است، زیرا بر مبنای ارتعاش منحصربه‌ فرد انرژی شما می باشد ونیز قوانین جهان‌شمولی که برای همه در دسترس است، فارغ از هر نام یا آیینی و مسکلی که می شناسیم یا بدان باور داریم

خواننده گرامی اگر تاکنون درباره درخت زندگی کبالا دانشی ندارد و نا آگاه با این موضوع هستید تاکید میکنم که برای درک بهتر از رابطه فرشتگان وکارت های تاروت آن پست را مطالبه کنید در مقاله ⚜️ درخت زندگی کبالا ⚜️

مبانی پیوند تاروت و فرشتگان

جهان روحانی و جهان مادی، دو چهره‌ی یک حقیقت واحد و هماهنگ‌اند؛ به‌هم پیوسته، هم‌نوا و تأثیرگذار بر یکدیگر. هر آنچه در جهان کلان، یا همان «جهان بزرگ»، جریان دارد، در جهان صغیر، یعنی روان و روح انسان نیز بازتاب می‌یابد. از همین روست که هر تغییری در یکی، پژواکی در دیگری خواهد داشت.این پیوند کیهانی برای افرادی که گرایش‌های معنوی یا اسرارآمیز دارند، کاملاً قابل درک است. این اصل باشکوه و بنیادین، در حکمت هرمسی با جمله‌ی معروف «آنچه بالا است، همان است که پایین است» به‌زیبایی بیان شده است.-as above so on earth-

بی‌تردید، پیوند ژرف تاروت و فرشتگان، یکی باشکوه‌ترین و رازآلودترین هم‌آمیزی‌ها در قلمرو جادو و عرفان عملی غرب به شمار می‌رود. این ارتباط، تنها یک شباهت ظاهری یا مجموعی تصادفی نیست، بلکه تاروت و فرشتگان، با زبانی یگانه سخن می‌گویند؛ زبانی که در آن، نمادها، پل‌هایی از نور هستند که جهان مرئى را به امور نامرئی پیوند می‌زنند. این پیوند استوار، بر بنیادهایی خدشه‌ناپذیر استوار گشته که شناخت آن، کلید گشودن دروازه‌های حکمت در این مسیر معنوی است

چهار رکن اصلی در پیوند فرشتگان و تاروت

چارت ارکان اصلی در پیوند تاروت و فرشتگان

درخت زندگی کبالا که ساختار سفیرا و جای گیری کارت های تاروت را بر روی مسیرها نشان می دهید

۱. تاروت، فرشتگان و هندسه مقدس

ساس این پیوند بر معماری کیهانی و سلسله مراتب معنوی استوار است. تاروت، به مثابه «نقشه گمشده» روح برای بازگشت به اصل خویش، بازتابی است از «درخت زندگی» کبالا—که خود، طرح الهی آفرینش محسوب می‌گردد. این درخت، دارای ده سفیروت است که هر یک، مظهری از صفات الهی و تحت حاکمیت دسته‌ای خاص از فرشتگان تا ملائک زمینی—می‌باشد. ۲۲ مسیر ارتباط این سفیرا، عیناً با ۲۲ آرکانای بزرگ تاروت منطبق است. بنابراین، هر کارت، تنها یک تصویر نیست؛ بلکه گذرگاهی است که مسافر روح را به قلمروی خاص از نور رهنمون می‌سازد و او را در معرض حضور و تعالیم فرشتگان حاکم بر آن عرصه قرار می‌دهد.


۲. زبان مشترک نمادهای تاروت و فرشتگان : از شمشیر میکائیل تا ترازوی سوریل

فرشتگان از طریق زبان نمادها با ناخودآگاه جمعی بشر سخن می‌گویند و تاروت، گنجینه‌ای است سرشار از این نمادهای جهان‌شمول. شمشیر برنده در کارت‌ها، تنها نماد عقل نیست، بلکه انعکاسی است از شمشیر نوری که میکائیل، فرشته مقرب، برای بریدن زنجیرهای نادانی به کار می‌بندد. ترازوی کارت عدالت، همان ترازوی سوریل، فرشته عدالت الهی است که اعمال را می‌سنجد. این هم‌زبانی عمیق، تاروت را به رسانه‌ای قدرتمند بدل می‌سازد که قادر است پیام‌های فرشتگان را بدون تحریف، در قالبی بصری و قابل درک برای جوینده به نمایش بگذارد.

۳. نظام هرمسی: تولد یک سنت یکپارچه در گلدن داون(Golden Dawn)

در گلدن داون برای نخستین‌بار مجموعه‌ای از آموزه‌های پراکنده مانند هرمتیسم، کبالا، ستاره‌شناسی و جادوی فرشته‌ای در یک نظام واحد کنار هم قرار گرفت. این محفل توانست تاروت را به‌عنوان نقشه‌ای معنوی از آفرینش تفسیر کند و هر کارت را به یک مسیر در درخت زندگی، یک عنصر یا سیاره، و یک نیروی فرشته‌ای مرتبط سازد. نتیجهٔ این کار، ایجاد سنتی منسجم بود که میان تاروت، فرشتگان و ساختار معنوی جهان پیوندی روشن برقرار کرد و پایهٔ بسیاری از شیوه‌های مدرن جادوی مراسمی را شکل داد

۴. تماس زنده: از نظریه تا تجربه باطنی

نهایتاً، این پیوند در ساحت عمل و تجربه‌ی شخصی معنا می‌یابد. تاروت در دستان یک جوینده، دیگر یک تعداد کارت تصادفی نیست، بلکه «تلفن روح» یا محراب سیّاری می‌شود برای فراخوانی فرشتگان. هنگام کشیدن کارت‌ها، فرد به‌طور آگاهانه از فرشتگان—مثلاً جبرئیل برای روشنایی یا حنوئیل برای عشق—دعوت می‌کند تا از خلال نمادها با او ارتباط برقرار کنند. در این حالت، تفسیر کارت، به یک «شنیدن» فعال تبدیل می‌شود؛ پیامی زنده که مستقیماً از قلمرو ملکوتی به قلب جوینده جاری می‌گردد و تاروت را از یک ابزار پیش‌گویی صرف، به وسیله‌ای برای گفت‌وگویی معنوی و تحول‌آفرین ارتقا می‌بخشد.


    فراخوانی فرشتگان

    به خواندن ادامه دهید

    قبلیبعدی